وقتی بر میگردم و به اون سال‌ها و خاطراتش نگاه می‌کنم میفهمم چقدر زود گذشت چقدر امید داشتیم چقدر خوشحال بودیم همه چقدر خون زندگی توی رگ‌هامون جریان داشت چقدر دلمون تغییر میخواست و میدونستیم که میتونیم ولی نشد سر آخر گرفتنش با همسرش ۹ سال گوشه اتاق حبسشون کردن هروقت کسی نیاز به پشتیبانی داشت وعده میداد که آزادشون می‌کنیم و بعد همه ،همه چیز یادشون میرفت و به همین سادگی ۹ سال از این امر غیرقانونی گذشت امری که هیچکس پاسخگوی آن نبوده و نیست.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تهران نانو ايماني قالب های فارسی وردپرس 33 سیب فرکتال سایت اینترنتی گرم نگین طبیعت کالا دندانپزشکی azindowndl Albert